خاطرات روزانه
سلام عزیزم 1391/08/18 رفتیم خونه ی آقا جون اینا شب موندیم اونجا قبل از ظهر که هنوز شما خواب بودی تلفن زنگ خورد از اونجایی که خواب شما خیلی سبکه بیدار شدی و رفتی توی هال دوباره خوابیدی اینم عکست : این ظرف رو 1391/05/24 شکوندی یعنی در سن : 9 ماه و 23 روزگی ا ین کاسه رو 1391/07/10 شکوندی در سن : 11 ماه و 7 روزگی اینم چندتا عکس از گل پسرم شب عید غدیر خم 1391/08/12 عاشق این عکستم ...
نویسنده :
ღمامان على اكبرღ
15:19