آقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــمآقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره
زینب خانوومزینب خانووم، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

❀◕ ‿ ◕❀على اكبر مامانى و بابايى❀◕ ‿ ◕❀

اولین پست سال جدید

سلام نفس مامانی دوباره اومدم با کلی عکس و خاطره ماشاالله بهت خیلی فضول شدی اگه ازت چشم برداریم.... اینم از جلیقه و شلواری که برات دوختم البته اینحا هنوز دکمه هاش ندوختم.ماشاالله خیلی بهت میاد ۲۷ اسفند رفتیم اهواز اینم از روز اول فروردین جلیقه و شلوار رو تنت نکردم به احترام خانم حضرت فاطمه سلام الله علیها چون هنوز توی ایام فاطمیه بودیم اینجا هم شما و سینا خیلی سر و صدا میکردین باباجون بهتون گفت آروم بشینید یه جا میخوام بهتون عیدی بدم،بعدش بهتون گفت بخوابید تا بهتون عیدی بدم شما هم کلاه انداختین تو صورت هاتون و دراز کشیدین و میخندیدین ...
26 فروردين 1394

تاخیر طولانی و کلی عکس

سلام پسر گلم خیلی وقته که به وبلاگت سر نزدم توی این مدتی که نبودم کلی خبر دارم ولی نمیدونم از کجا شروع کنم و شایدم بعضی هاشون یادم رفته باشه.عکساتم که از خیلی وقته آمادن ولی جور نمیشد بزارم توی وبلاگ. پسر گلم توی این مدت خیلی شیرین زبون شدی کارای بامزه انجام میدی،قربونت بشم که داری واسه خودت آقایی میشی. ماشاالله همه چیز میگی،گاهی اوقات یه حرفایی میزنی که اصلا شاخ درمیارم نمیدونم از کجا یاد گرفتی واسه تعریف کردن از خاطره های گذشته اصلا نمیدونم از کجا باید شروع کنم بزار از پوشک گرفتنت بگم:چند باری تلاش کردم برا از پوشک گرفتن اما موفق نشدم،از خیلی از دوستا هم کمک گرفتم اما بازم اذیت میشدم و دوباره پوشکت می...
8 شهريور 1393
1