آقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــمآقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره
زینب خانوومزینب خانووم، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

❀◕ ‿ ◕❀على اكبر مامانى و بابايى❀◕ ‿ ◕❀

تاخیر طولانی و کلی عکس

1393/6/8 21:33
1,416 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلم

خیلی وقته که به وبلاگت سر نزدم

توی این مدتی که نبودم کلی خبر دارم ولی نمیدونم از کجا شروع کنم و شایدم بعضی هاشون یادم رفته باشه.عکساتم که از خیلی وقته آمادن ولی جور نمیشد بزارم توی وبلاگ.

پسر گلم توی این مدت خیلی شیرین زبون شدی کارای بامزه انجام میدی،قربونت بشم که داری واسه خودت آقایی میشی.

ماشاالله همه چیز میگی،گاهی اوقات یه حرفایی میزنی که اصلا شاخ درمیارم نمیدونم از کجا یاد گرفتیقلب

واسه تعریف کردن از خاطره های گذشته اصلا نمیدونم از کجا باید شروع کنم بزار از پوشک گرفتنت بگم:چند باری تلاش کردم برا از پوشک گرفتن اما موفق نشدم،از خیلی از دوستا هم کمک گرفتم اما بازم اذیت میشدم و دوباره پوشکت میکردم.

پیش خودم میگفتم یعنی میشه یه روز از پوشک بگیرمش؟واسم شده بود آرزو حالا خدارو شکر تقریبا از پوشک گرفتمت فقط شبها پوشکت میکنم.

عکساتو برات درست کردم با تاریخشون و بعضی هاشونو مکانشونم نوشتم.

93/03/18 یکی از اتفاقات اخیر که خیلی خیلی برام بد بود فوت مادربزرگ مهربونم بود،که هنوز که هنوزه باورم نمیشه از بینمون رفتهناراحتگریه

مامان حجی خیلی مهربون بود با اینکه تقریبا 2 ساله بودی خیلی از کاراش توی ذهنت بود،امیدوارم تا بزرگ بشی توی ذهنت بمونه.

مامان حجی از بس دوستت داشت بهت میگفت «بواَم»یعنی بابام

تو هم میگی مامان حجی میگه بوام

یه بار رفته بودیم خونشون مامان حجی داشت ناهار آبگوشت با سبزی میخورد،دیگه هروقت سبزی میخوری یا میبینی میگه سبزی مامان حجی.

ان شاالله با حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و پسر شهیدش محشور بشه.

برای شادی روح مادربزرگ مهربونم یه فاتحه و یه صلوات بفرستین.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

یه خبر دیگه هم برات دارم که ان شاالله چند روز دیگه میام بهت میگم(از بس نیومدم بنویسم برات دیگه اون خبر انجام شد)

و اما اون خبر

.

.

.

.

93/05/16 حضرت معصومه سلام الله علیها ما رو به همسایگی پذیرفت و ما ساکن قم شدیم

حالا میریم سراغ عکسا

 

سال 93 

اینم جوجه های خوشمل خونه ی قدیمیمون توی اهواز که خودش اومد تو بالکن

 

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

یه اشنا
9 شهریور 93 1:20
فوت مادر بزرگ محترمتون رو تسلیت عرض می کنم امیدوارم خداوند منان به رحمت و غفران خداوندی روحش را شاد فرماید . مهربان بسی مهربانتراز آنست که می پنداریم سکونت در قم را یک لطف بدانید و انشالله از این لطف مهربان بیشترین بهره را کسب کنید.
مامان امیررضا
10 شهریور 93 0:37
سلام عزیزم چه عجججججججب دیدی چه تهدیدهام کارساز بود .خودم باورم نمیشه قربون گل پسری ماشالله بهش می گم نری برا عروسیش بیای زود زود آپ کن این یک تهدیده حواست باشه
بابا و مامان
13 شهریور 93 5:05
عزیزم افرین به علی اکبر زرنگم که داره کم کم مرد میشه عزیزم فوت مادر بزرگتونم تسلیت می گم خیلی خیلی خوش اومدید خوشحالم که یه همشهری خوب و مهربون پیدا کردم
سعیده
15 شهریور 93 4:55
سلام عزیزم، تازه وبتو یافتم و چند تا از پستاتو خوندم. ورودتون به قم عزیز هم خیلی خیلی مبارک باشه. من یه سایت خیلی کاربردی و خوب پیدا کردم، به بعضی از دوستان حقیقی و مجازی هم معرفیش کردم که استفاده کنن، چون تقریبا به کار همه میاد، گفتم به شمام معرفیش کنم: سایت "دیوار" ؛ بهش سر بزنی میفهمی چیه. حتما به درد شما هم میخوره.
مامان اعظم
29 شهریور 93 18:16
سلام مامان علی اکبر همگی خوبید ان شالله. علی اکبر هم خوبه مواظب خودتون باشید
مامان اعظم
29 شهریور 93 18:18
آخییییییییی مادربزرگتون به رحمت خدا رفته. خیلی متاثر شددم. ان شالله خدا بهتون صبری بده
(سیده)اسنا
3 مهر 93 1:06
سلام فوت مادر بزرگتون رو تسلیت میگم. خیلی کم کار شدید! ان شاالله موفق وپایدار باشید. التماس دعا
مامانی
15 مهر 93 0:42
سلام دوست عزیزم منم فوت مادر بزرگ رو به شما تسلیت میگم امیدوارم با خانم فاطمه محشور بشن و نور به قبرشون بباره . منو تو غمه خودتون شریک بدونید .من هم تازه یکی از عزیزانم رو از دست دادم درکتون می کنید اما چاره ای جز صبر نیست از خدا براتون صبر می خوام و امیدورام کنار اومده یاشیذ که این بخشی از زندگی ما آدماهاست . گل پسر چقدر بزرگ و ناز شده ماشاالله .
مامان اعظم
25 مهر 93 16:58
سلام مامان علی اکبر خوشحالم دوباره می بینمتون. خوبید ان شالله ماشالله چه عکسای قشنگی. زیارت قبول باشه امیدورم همیشه به شادی باشید
ღمامان على اكبرღ
پاسخ
سلام مامان جون ممنونم،همچنین سلامت باشین
ساره
27 مهر 93 14:51