تولد يك سالگى
سلام عزيز دلم
3 آبان 1391 يعنى شما قند عسل من يك ساله شدى.
تولد سالگيت مبارك همه زندگيم.
زبان ما قاصر است از شکر نعمت تولد و حس بودن شما
در روز تولدت سر بر زمین سائیده و از درگاه حضرت حق نهایت سپاس خود را بجا آورده
و برایت سالهای سال عمر با عزت و برکت خواستاریم .
باشد که بقاء عمرت با عزت و سربلندی و توام با خدمت باشد . . .
روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید
که آرامش بخش روح و روان کسی هستی که با بودن تو دنیا برایش زیباتر است
بهانه ی زندگیم تولدت مبارک
به خاطر اينكه هنوز كوچولو هستى تولدت رو مختصرگرفتيم،يعنى من و گل
پسرى و بابايى.
این تزئینات و حروف انگلیسی هم خودم درست کردم فقط به عشق گل پسری
از نزدیک
برای واکسنت خودم تنها بردمت بهداشت (آخه هميشه با مادر جون
ميرفتيم امروز كارداشت)خيلى استرس داشتم آخه هيچوقت خودم تنها نبرده
بودمت برا واكسن،خلاصه شما جوجه ى من زياد گريه نكردى،
قربونت بشم
وزن : 9/750 كيلو دور سر : 64/5 قد : 73
اينجا هم بعد از واكسن خواب بودى:
اين كيك و شیرینی هم دستکار خودمه:
شيرينى:
میوه
اصلا نمیزاشتی کلاه رو سرت بمونه :
و اما کادوی مامان و بابا
راستى عزيز دلم دوشنبه 22 آبان هفتمين دندون (پايين سمت راست)و
دوشنبه 1 آبان هشتمين دندون(پايين سمت چپ)رو در اووردى.
مباركت باشن عزيزم
علی اکبر جان تا این لحظه 1 سال و 0 روز و 0 ساعت و 0 دقیقه و 0 ثانیه دارد
علی اکبر در 03/08/1390