خاطرات روزانه

1391/8/20 15:19

نویسنده : ღمامان على اكبرღ

584 بازدید

اشتراک گذاری

سلام عزیزم شکلکهای جالب آروین

1391/08/18 رفتیم خونه ی آقا جون اینا شب موندیم اونجا قبل از

ظهر که هنوز شما خواب بودی تلفن زنگ خورد از اونجایی که خواب شما

خیلی سبکه بیدار شدی و رفتی توی هال دوباره خوابیدی

اینم عکست :

خوابیدن

این ظرف رو 1391/05/24 شکوندی یعنی در سن : 9 ماه و 23 روزگی

شکستن

این کاسه رو 1391/07/10 شکوندی در سن : 11 ماه و 7 روزگی

کاسه

اینم چندتا عکس از گل پسرم شب عید غدیر خم 1391/08/12

عمرم

نفس

زندگیم

عاشق این عکستم

عاشقتم

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (20)

علامه كوچولو
20 آبان 91 8:21

وووووووووي علي اكبر عجب وروجكي بودي ومن نمي دونستم

راستي دوست داشتي بازم بشكن

تازه مامانم از خرابكارى هاى ديگم عكس نذاشته

فهیمه مامان سینا
20 آبان 91 15:00

عجب چیزایی شکسته

اون عکس توی کشو خیلی بانمک بود بلاچه

آره خاله جون
ما اينيم ديگه

مامان امیر مهدی (سوده)
20 آبان 91 16:15

سلام عزیزم ممکنه منو راهنمایی کنید که چجوری رنگ نوشته هاموتغییر بدم من تو قسمت ارسال مطالب هر چی اینکارو میکنم نمیشه .راهنماییم کنید.

سلام،چشم الان ميام بهتون ميگم

مامان پریسا
21 آبان 91 1:47

ای پسر شیطون بلا.
ببین مامان چه مدرک هایی برات جمع کرده

مامانی حالا ببخش پسرمونو

عکس های تولد خرگوش کوچولو امادس بفرمایید

آره مامانی از همه خرابکاری هاش عکس دارم
فدای سرش هر چی ظرف شکونده.
چشم حتمامیام.

مطلع عشق
21 آبان 91 9:07

سلام

ماشاءالله به گل پسر

چه خوش سیماست هاااااااااااا

خدا حفظش کنه.......
مامانش گل پسرتون باید اینقدر از این شیطونیا بکنه تا تجربه ها بکنه و خوب بزرگ بشه........

سلام
سلامت باشین.
شما دعا بفرمایید که عاقبت به خیر بشه.

مامان امیر مهدی (سوده)
21 آبان 91 10:04

من هر کار میکنم نمیشه فقط اولین جمله رنگی میشه بعد اگه بخواهم عکس بگذارم و یا رنگشو تغییر بدم همه چی قاطی پاتی میشه و دیگه اینکه منظورتون از انتخاب متن چی بود؟و مساله بعد اینکه نمیتونم هم رنگو تغییر بدم همزمان سایز قلمو میدونم از کدوم قسمت باید استفاده کنم اما نمیشه نمیدونم چرا....

عزیزم شرمنده نمیدونم مشکلش چیه

مهدیه
22 آبان 91 10:16

ای بابا چه پسری! عکس این ظرفای شکسته رو اینجا گذاشتی پس فردا نمی تونی براش بری خواستگاری ها!

چرا مهدیه جون میریم براش خواستگاری انشاالله نی نی دار میشه بعدوقتی نی نی ش ظرفاشون رو شکست بدونه یه وقتایی خودشم ظرفای ما رو شکونده

آسمونی
22 آبان 91 12:35

تا کربلا نرفته ای،
هر آنچه از بهشت تصور می کنی،
بازیچه ای بیش نیست....
سلام عزیزم این ایام برایت از ته دل میخواهم، بزودی در آن سرزمین مقدس قدم برداری...
در زیارت چشم و دلت در این ایام مرا هم دعا کن....

عزیزم شعرت واقعا زیبا بود
انشاالله قسمت شما هم بشه.
التماس دعا

آسمونی
22 آبان 91 12:37

سلام خانومی..ماشاالله خدا حفظ کنه کوچولوی نازتون و...

ببخشید دیر برای بازدید خدمت رسیدم...از آشنایی باهاتون خیلی خوشحالم.. دعای زیباتون خیلی بدلم نشست...خدا خیرتون بده...

سلام،خواهش میکنم عزیزم
منم از آشنایتون خوشحال شدم.
انشاالله که امام زمان کمک میکنه.

زهرا (✿◠‿◠)
22 آبان 91 14:21

به به! عکسسسسسسسسسسسسس!

عکسا عااااااااالی بودم عزیزم...

منم عاشق اون عکسی شدم که خودتم خیلی دوسش داری!

خواهش میکنم.
آره من خودم عاشق عکس آخریه ام.
ممنون که اومدی

مامان ابوالفضل
22 آبان 91 14:24

سلام به به چه پسر خوشمزه ای چه خرابکارییا ی خوووووووووووووووبی کارهاش درست مثل ابوالفضله عاشق کشو ها.
عزیزم هر شبی که خواستم بیام خبرتون میکنم .به این خاطر که برنامه مشخصی نداریم به خاطر مشغله ی همسرم.

سلام،آره عزیزم عشقش کشو و کابینته.
باشه عزیزم پس منتظزت هستم

مطلع عشق
22 آبان 91 14:44

سلام مامان علی اکبر جون......
بفرما خصوصی

سلام عزیزم
چشم...

مامان حسناسادات
22 آبان 91 16:30

رو دست حسنا رو زدی هاااا.
واااای عاشق عکس آخریه شدم.خیلی ناز افتاده

آره خاله جون پسرا شیطون ترن

ممنون گلم

مامان ابوالفضل
23 آبان 91 13:12

سلام بفرمایید عکس تولد ...
خصوصی داری

سلام چشم حتما ميام

ببب
23 آبان 91 15:48

سلام اینو بخون: البته من ننوشتما یکی برام فرستاده ممکنه مسخره به نظر بیاد ولی واقعا اتفاق میافته!می خوای صورت کسی رو که واقعا دوست داره ببینی؟اینو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس http://amour-en-portrait.ca.cx/(این یه بازی فرانسویه)صورت کسی که دوست داره ظاهر میشه خطر سوپریز شدن!(تقریبا 90%شبیه)من خواستم این بازیو دور بزنم مستقیما رفتم به اون ادرس گفت اینطوری نمیشه باید به10نفر بفرستیش نمیدونم چه طوری فهمید........

مامان امیر مهدی
23 آبان 91 17:12

فدای سرت عزیزم.همه ظرفهای مامانی رو بشکون

به قول مامان شکستنی مال شکستنه

خصوصی

مامانی چرا بچه رو گول میزنی

اگه همه ظرفا رو شکوند میام ظرفاتو میبرم

ناراحت نشی گلم

مامان امیر مهدی
25 آبان 91 0:40

جدی 3 روز درد داشتی؟پس چرا زایمان نکردی؟خیلی سخته

آره عزیزم.دوست داشتم زایمان طبیعی داشته باشم ولی فکر نمیکردم 3 روز درد داشته باشم.دیگه کار از کار گذشته بود برا سزارین.

علامه کوچولو
25 آبان 91 15:06

تو شب و روزهای حزن انگیز محرم هرجا بودین التماس دعای ویژه

چشم عزیزم
شما هم ما رو دعا کنید

مطلع عشق
25 آبان 91 19:45

سلام عزیزم.......
( هر که به من میرسد بوی قفس میدهد
جز تو که پر میدهی تا بپرانی مرا یا حسین)
توی این ایام خییییلی التماس دعا دارم.....

سلام
چشم حتما
شما هم ما رو دعا کنید.

ستاره زمینی
26 آبان 91 10:39

پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است ؟ آهی کشید و گفت ماه محرم است . . . ** التماس دعا

❀◕ ‿ ◕❀على اكبر مامانى و بابايى❀◕ ‿ ◕❀

خاطرات روزانه

نظرات (20)

مطلب بعدی

مطلب قبلی