همه را بخشیدی....(رمضان 1392)
پهن شد سفره ی احسان، همه را بخشيدی
باز با لطف فروان همه را بخشيدی
ابر وقتی كه ببارد همه جا می بارد
رحمتت ريخت و يكسان همه را بخشيدی
گفته بودند به ما سخت نميگيری تو...
همه ديديم چه آسان همه را بخشيدی
يك نفر توبه كند با همه خو ميگيری
يك نفر گشت پشيمان همه را بخشيدی
اين گنهكاری امروز مرا نيز ببخش
تو كه ايام قديم ، آن همه را بخشيدی
حيف از ماه تو كه خرج گناهان بشود
تو همان نيمه ی شعبان همه را بخشيدی
داشت كارم گره ميخورد ولی تا گفتم
" جان آقای خراسان " همه را بخشيدی
بی سبب نيست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت "حسين جان " همه را بخشيدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی