آقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــمآقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــم، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره
زینب خانوومزینب خانووم، تا این لحظه: 7 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

❀◕ ‿ ◕❀على اكبر مامانى و بابايى❀◕ ‿ ◕❀

عصر عاشورا

1391/9/5 16:30
514 بازدید
اشتراک گذاری

جنایات سپاه عمر بن سعد ، در عصر عاشورا - عاشورا ( دهم محرم ) ، سال 61 هجری قمری

پس از شهادت جانسوز ابا عبدالله الحسین (ع) و هفتاد و دو تن از یاران فداکار وی در صبح و عصر عاشورا ، دشمنان اهل بیت (ع) جنایت های دیگری در عصر عاشورا مرتکب گردیدند ، که به طور اختصار به آن ها اشاره می کنیم :
 

غارت خیمه های حسینی

سپاهیان عمر بن سعد ، به ویژه جنایت کاران گروه نابکار و سفاک شمر بن ذی الجوشن ، پس از شهادت امام حسین (ع) به خیمه های آن حضرت یورش برده و آن ها را غارت کردند و چهارپایان ، لباس ها ، صندوق ها ، اسلحه ها ، خوارکی ها و هر چه یافتند ، تمامی آن ها را به یغما بردند . آنان ، حتی حریم اهل بیت (ع) را مراعات نکرده و زیور آلات و البسه بانوان را به اجبار از آنان ستاندند و به تاراج بردند . به طوری که زنان اهل بیت (ع) ناچار شده و به عمر بن سعد پناهنده گردیده و از شدت جنایت کاری شمر و گروه نابکارش شکایت کردند . با این که عمر بن سعد به ظاهر دستور داد که از غارت خیمه ها دست بردارند ، با این حال منافقان و جنایتکاران به پست فطرتی و فرومایه گی خویش ادامه دادند .
 

آتش زدن خیمه ها

پس از غارت ، اقدام به آتش زدن خیمه ها نمودند . در اندک مدتی تمامی خیمه ها هر چه در آن ها بود ، در آتش ظلم یزیدیان سوخت و نابود شد و حتی جان بازماندگان و یتیمان کاروان حسینی ، با خطر آتش سوزی مواجه گردید و بدین منظور ، زینب کبری (س) به آنان دستور داد که از خیمه ها بیرون رفته و به اطراف پناهنده شوند . تا از این طریق از آتش سوزان خیمه ها در امان بمانند .
 

اسب دوانی بر پیکر شهیدان

عمر بن سعد ، بنا به دستور کتبی عبیدالله بن زیاد ، پس از شهادت امام حسین (ع) و یاران او در کربلا ، تصمیم به اسب دوانی بر پیکر های خونین شهیدان گرفت .
 
ده نفر از منافقان و دشمنان اهل بیت (ع) برای این کار پیش قدم شده و پس از نعل بندی اسبان خویش بر پیکر های شهیدان کربلا ، اسب تاختند و پیکر های پر از جراحت و بی سر شهیدان را در هم شکستند .
 

ارسال سر مقدس امام حسین (ع) به کوفه

عمر بن سعد ، برای خوش خدمتی بیشتر به دستگاه ظالمانه اموی ، دستور داد سر بریده امام حسین (ع) را در عصر عاشورا با شتاب و سرعت به کوفه ببرند و عبیدالله را از پایان یافتن غائله کربلا با خبر گردانند . مأموریت رساندن سر مقدس امام حسین (ع) بر عهده خولی بن یزید اصبحی گذاشته شد . ولی وی شب هنگام به کوفه رسید و در آن وقت ، دارالاماره بسته بود . به همین جهت شب را در خانه خویش گذرانید و سر امام حسین (ع) را از ترس همسرش در تنوری پنهان کرد و در بامداد روز یازدهم به دارالاماره رفت و سر آن حضرت را تحویل عبیدالله بن زیاد داد .

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

مامان کوثری
11 آذر 91 12:30
مسابقههههههه از وبلاگ جدید نی نی مد دیدن کنید نظر بدین و عکس نی نی فشن های خودتون رو برامون بفرستین تا تو وبلاگ بگزاریم و همه از تیپ و مدل لباس هاشون لذت ببرن و استفاده کنن http://ninimod.niniweblog.com/ راستی تو مسابقه ما هم شرکت کنید
مامان نفس طلایی
11 آذر 91 13:34
امان از دل زینب ....
امان از دل حسین (ع)
التماس دعا


محتاج دعاییم
زهرا (✿◠‿◠)
12 آذر 91 16:59
سلام عزیزم...
محمد صادقم توو روند از پوشک گرفتنش خیلی کمکم کرد!
واسه جایزه ش توو یه مسابقه شرکتش دادم!
دوس داشتی توو جایزه ش شریک باشی خوشحال میشم!
0027 شمارشه!
اینم لینکشه:
http://ninimod.niniweblog.com/post20.php


سلام
چشم الان میرم
مطلع عشق
14 آذر 91 21:23
سلام بانو.......
احوالات شما و آقا پسلتون چطوره؟؟؟
خییییییلی وقته میام و خبری نیست.....
انشاءالله که خیره......

سلام عزیزم....
ممنونم

مامانی درسا
15 آذر 91 2:10
سلام به آبجی کوچیکه خودم علی اکبری خوبه عزیزم ....... برو خصوصی واسه رمز


سلام عزیزم
ممنون گلم
آسمونی
15 آذر 91 9:44
سلام عزیزم خصوصی داری.


سلام دیدم عزیزم
فهیمه مامان سینا
15 آذر 91 10:11
وایی چند دفعه خواستم کامنت بذارم ...به مشکل بر خوردم یا نمیومد یا میومدو رمز نمیداد
خوبی؟؟کوچولوی حسینی چه طوره؟؟عجب عکس قشنگی ازش گذاشتی
و اما واقعیت نوشته هات ...غم انگیز بود و هست و هست...دلم میگیره از مظلومیت امام حسینمون...
اگه الان اون موقع بود ما جز کدوم دسته بودیم؟؟
التماس دعا خانومی ...واسه من بد دعا کن خیلی...


ممنون عزیزم خدارو شکر خوبیم.
آره عزیزم هنوزم امامون مظلومه....
چشم عزیزم حتما دعا میکنم.شما هم مارو دعا کن
مامان پریسا
15 آذر 91 14:09
عالی بود و بسیار حزن انگیز


ممنونم
مامان امیر مهدی
15 آذر 91 14:42
سلام گلم ممنون که اومدین
راستی چرا از گل پسری عکس محرمی نزاشتین؟


سلام خواهش میکنم.
انشاالله زود میام میزارم.البته چون خیلی اذیت کرد زیاد ازش عکس نگرفتم.
مامان ابوالفضل
16 آذر 91 0:39
سلام جونم
خصو.............


سلام گلم
چشم...
مادر کوثر
16 آذر 91 7:56
سلام عزیزم
ممنون که مطالب به این خوبی رو میذاری
به وبلاگ ما هم تشریف بیارید
بروزیم


سلام خواهش میکنم.
چشم الان میام
فهیمه مامان سینا
17 آذر 91 21:43
آپیممممم


چشم الان میام
مامان امیر مهدی
19 آذر 91 0:59
سلام
آپـــــــــــــــــــــــــــــم


سلام
الان میام
گل آبی
19 آذر 91 12:17
این گل و بوس برای علی اکبر


ممنون عزیزم
ستاره زمینی
19 آذر 91 21:59



مامان ابوالفضل
21 آذر 91 0:54
خصوصی


چشم...
مطلع عشق
21 آذر 91 7:46
سلااااااااااااااااااام مامانی......
خوبین؟؟؟؟؟
چرا هیششششششششش خبری ازتون نیست؟؟؟؟؟؟
بروز نمکنید
از گل پسری نمی نویسید؟؟؟؟



سلام عزیزم
ممنون
عزیزم چند روزی خونه نبودم زود میام مینویسم