آقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــمآقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره
زینب خانوومزینب خانووم، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

❀◕ ‿ ◕❀على اكبر مامانى و بابايى❀◕ ‿ ◕❀

سالروز تخریب بقیع

بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را درعزا بنشاند او ، شمع و گل و پروانه را بشکند دستی که هتک حرمت این خانه کرد شیعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه کرد *** درون قلب جهان ، انقلاب گشته بیا نفس ، بدون تو همچون عذاب گشته بیا نظاره کن به فرا سوی مدینه و ببین حرم به دست حرامی خراب گشته بیا *** این گلستان نبیّ بار دگر ویران شده چشمهای منتقم ، بار دگر گریان شده بعد تخریب بقیع و این ستم در آن دیار گشت روشن ، از چه قبر فاطمه پنهان شده محمدحسین بهجتى «شفق»     هشت شوال سالروز تخریب بقیع بر همه شيعيان تسليت باد   ...
25 مرداد 1392

عید سعید فطر ۱۳۹۲

    شعری زیبا از علی اکبر لطیفیان در ادامه مطلب... همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز  دهه آخر ماه اول راه سحر است بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز عیب چشم است اگر اشک ندارد،ور نه سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز  کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم  یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز یک نفر بار ز...
18 مرداد 1392

شهادت مولای متقیان حضرت علی(علیه السلام) تسلیت

اسطوره علم و ولایت را شکستند دیدید ارکان هدایت را شکستند دیگر اذان گویى نماند از بهر کوفه بگرفت رنگ خون تمام شهرکوفه شعری زیبا در وصف مولایم علی علیه السلام در ادامه مطلب..... حالا كه نيست مادر من هست دخترت  حتي حسين هم به فداي تو و سرت از مسجد مدينه كه خيري نديده اي  يادت كه هست كوچه و پهلوي ياورت دل شوره ام شبيه هراس مدينه است  رنگ كبود پر شده در ديده ي ترت  آيا زمان رفتن تو سوي مادر است؟ خيلي به ياد فاطمه اي روز آخرت من قصد كرده ام كه اگر رفتني شدي  گيسوي خويش پهن كنم در برابرت چه ضربه اي زدند كه اي كاش مي زدند  آن ضربه را ب...
8 مرداد 1392

21 ماهگی

سلام عمر مامانی   زندگیم خوبی؟     ماهگیت مبارک گل خوشبوی من خدایا شکرت توی این چند مدت ماه رمضان شبها یه چرتی میزنی و موقع سحری خوردن بیدار میشی و باهامون سحری میخوری،قربونت بشم میخوای روزه بگیری قشنگم؟؟؟ عزیزم چند روز پیش رفته بودم بازار که برات ۲تا جوجه گرفتم.وقتی دیدیشون اولش ترسیدی اما بعدش بهشون عادت کردی و باهاشون بازی می کردی،حتی الان دیگه بهشون دست میزنی البته با ترس. دو روز بعد از اینکه مهمونمون بودن یکشون مرد نمیدونم چش شده بوده ولی خیلی ناراحت شدم،فدای سرت گل پسرم. اینم علی اکبرم کنار جوجه هاش   همش میگفتی بزارشون رو زمین تو خونه راه ب...
7 مرداد 1392

ولادت امام حسن مجتبی(علیه السلام)

ای تو با قلب صمیمی یا حسن تو کریم بن کریمی یا حسن داری از زهرا نشان یا مجتبی مهربانی، دل رحیمی یا حسن ****************************** این مه که به بستان ولایت آمد نوری ست که از بهر هدایت آمد او آمده تا نور به شب ها بخشد روح شرف و عشق به دنیا بخشد ****************************** گلی زیبا نمایان در چمن شد / شب میلاد مولایم حسن شد شدم امشب سراپا مست نامش / یقین مرغ دلم گردیده رامش . . .   ...
2 مرداد 1392
1